loading...
بهشت زیر پای مادراست
علی قهرمانی بازدید : 18 چهارشنبه 06 اردیبهشت 1391 نظرات (1)

در قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌: هرکس‌ کار خطایی‌ بکند به‌ خاطر آن‌ کارش‌ مجازات‌ خواهد شد و او کس‌ دیگری‌ را غیر از خدا، به‌ عنوان‌ حامی‌ و یاور نخواهد داشت‌.

هدف‌ نهایی‌ هر مسلمانی‌ رسیدن‌ به‌ بهشت‌ است‌. با توجه‌ به‌ تمام‌ جوانب‌ غیر مشهود، بهشت‌، فقط‌ از طریق‌ شبیه‌ سازی‌ ذهنی‌ امکان‌ تصورش‌ وجود دارد. اما باید توجه‌ داشت‌ که‌ حقیقت‌ بهشت‌، در فراسوی‌ توصیف‌ زبان‌ و اندیشه‌ هر انسانی‌ است‌ و خداوند سبحان‌ الله‌ و تعالی‌، آن‌ را برای‌ بندگانش‌ فراهم‌ آورده‌ است‌ (آنچه‌ که‌، هیچ‌ چشمی‌ نمی‌تواند نمی‌بیند و هیچ‌ گوشی‌ نمی‌تواند بشنود و هرگز در قلب‌ انسان‌ به‌ وقوع‌ نپیوسته‌ است‌). «کتاب‌ البخاری‌، مسلمان‌ و دیگران‌» البخاری‌ در کتابش‌ می‌گوید این‌ سر منزل‌ ابدی‌، به‌ آنچه‌ در لذت‌های‌ مادی‌ و معنوی‌ که‌ توصیف‌ شده‌، محدود نیست‌، زیرا بهشت‌ شامل‌ تمام‌ ارواح‌ انسانی‌ در طول‌ زمان‌ می‌شود و سرانجام‌ بزرگترین‌ و کامل‌ترین‌ لذت‌های‌ فوق‌ تصور است‌ یعنی‌ درک‌ حضور و قرب‌ انسان‌ به‌ خالق‌.

حال‌ سؤال‌ این‌ است‌ که‌ چه‌ کسانی‌ وارث‌ یک‌ چنین‌ خیر و برکتی‌ هستند؟ و ارواحی‌ که‌ ارزش‌ چنین‌ پاداشی‌ را دارند کدامند؟ یک‌ باور عمومی‌ در بین‌ مسلمانان‌ وجود دارد مبنی‌ بر اینکه‌: هر کسی‌ اقرار کند یا «لا اله‌ الا الله‌ محمد رسول‌ الله‌» به‌ زبان‌ بیاورد وارد بهشت‌ می‌شود. اما این‌ شهادتین‌ چیزی‌ بیشتر از یک‌ بیان‌ لفظی‌ است‌، این‌ یک‌ عهد است‌، عهدی‌ که‌ باید تکمیل‌ شود، این‌ عهد دارای‌ شرایط‌ و لوازمی‌ است‌ که‌ بر تمامی‌ جنبه‌های‌ زندگی‌ تأثیر می‌گذارد، این‌ عهد متمرکز بر اقتدار فرد است‌ یعنی‌ آن‌ چیزی‌ که‌ حقیقتاً رفتار و کردار ما را در اختیار خودش‌ می‌گیرد.

اعراب‌ قریش‌ که‌ از ادای‌ این‌ کلمه‌ امتناع‌ می‌کردند به‌ این‌ دلیل‌ بود که‌ کاملاً التزامش‌ را درک‌ می‌کردند. اما امروزه‌، مسلمانان‌ هر روز چند بار آن‌ را تکرار می‌کنند، بدون‌ اینکه‌ هیچ‌ فکری‌ در خصوص‌ چگونگی‌ عمل‌ به‌ آن‌ داشته‌ باشند. رفتارشان‌، عملشان‌ و شیوه‌ زندگیشان‌ به‌ چیز دیگری‌ که‌ کاملاً متفاوت‌ با عبارت‌ شهادتین‌ است‌، شهادت‌ می‌دهد و همچنین‌ آنها بهشت‌ را استثناء می‌کنند.

در قرآن‌، الله‌ آگاه‌ هست‌ از آنچه‌ که‌ مقابل‌ رضای‌ اوست‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ در مذاهبی‌ مانند یهودیت‌ و مسیحیت‌ پیروانش‌ به‌ اشتباه‌ ادعا می‌کنند خداوند آنها را بر دیگران‌ برگزیده‌ است‌ و بهشت‌ تنها متعلق‌ به‌ آنهاست‌.

در قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌: هرکس‌ کار خطایی‌ بکند به‌ خاطر آن‌ کارش‌ مجازات‌ خواهد شد و او کس‌ دیگری‌ را غیر از خدا، به‌ عنوان‌ حامی‌ و یاور نخواهد داشت‌. اما، امروزه‌ بسیاری‌ از مسلمانان‌ خودشان‌ را به‌ عنوان‌ افراد برگزیده‌ در نظر می‌گیرند در حالیکه‌ فرمان‌های‌ پروردگارشان‌ را نادیده‌ می‌گیرند و پشت‌ می‌کنند به‌ سنت‌ پیامبرشان‌ (ص‌) و به‌ یک‌ زندگی‌ دنیوی‌ دور از برکات‌ قانون‌ الهی‌ پافشاری‌ می‌کنند و شاید تا جایی‌ پیش‌ بروند که‌ جنبه‌های‌ یقینی‌ آن‌ قانون‌ را انکار کنند.

آداب‌ و سنن‌، دنیا گرایی‌، نظام‌های‌ اجتماعی‌ ساخته‌ دست‌ بشر، رهبران‌ و حتی‌ تعهداتشان‌ را با خداوند یکتا شریک‌ می‌کنند یا به‌ عبارتی‌ برای‌ خداوند شریک‌ قائل‌ می‌شوند.

پاداش‌ بهشت‌، بسیار عظیم‌ است‌. خدائی‌ که‌ بهاء داشته‌ باشد، بهای‌ واقعی‌ نیست‌، بهای‌ واقعی‌ بهشت‌، بهایی‌ است‌ که‌ با فرمانبرداری‌ از خداوند و پیامبرش‌ ثابت‌ می‌شود. قرآن‌ می‌فرماید: آن‌ کسانی‌ که‌ آخرت‌ را می‌خواهند و در آن‌ جهت‌ تلاش‌ می‌کنند اینان‌ معتقدانی‌ هستند که‌ خداوند از تلاششان‌ قدردانی‌ می‌کنند. سوره‌ 17، آیه‌ 19

در هر حال‌، ما باید بازگشت‌ به‌ قرآن‌ داشته‌ باشیم‌ نه‌ به‌ راحتی‌ یک‌ روش‌ احساسی‌ و آکادمیک‌، بلکه‌ با حس‌ فراگیری‌ برای‌ فرمانبرداری‌ و اطاعت‌، باید درک‌ کنیم‌ که‌ رضایت‌ خداوند از ما در چیست‌؟ و بعد آنگونه‌ شویم‌ که‌ مورد رضای‌ خداوند است‌ و.... این‌ راه‌ بهشت‌ است‌

علی قهرمانی بازدید : 34 چهارشنبه 06 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

بهشت اقامتگاه ابدی مؤمنان و صالحان رستگار در جهان آخرت است و بهشتیان کسانی هستند که به تصریح قرآن، در ترازوی اعمال، کفه ی کارهای نیک شان از کفه ی بدی هاشان سنگین تر است. در قرآن مجید، بهشتیان به نام ها و صفت هایی همچون اصحاب الیمین و اصحاب الجنه خوانده می شوند. بهشت معادل واژه «الجنّة» است و در قرآن مجید با این اسامی و اوصاف به کار رفته است: جنة المأموی، جنّات المأوی، جنة النعیم، جنات الخلد، دارالسلام، دارالمتقین، دار المقامة، عدن، الفردوس.

توصیف بهشت در سه سوره الرحمن، واقعه و دهر به صورت مفصل و در برخی از سوره های دیگر قرآن به صورت گذرا و مجمل بیان شده است و به بسیاری از نعمت های بهشتی همچون میوه ها و باغها و چشمه ساران و زنان پری رو با لباس های حریر و ... و نیز نعمت های معنوی همچون رضوان خداوند و ... اشاره گردیده است. در اینکه آیا آن بهشت موعود، اکنون نیز موجود است یا نه، میان دانشمندان اسلامی اختلاف نظر است. اکثر دانشمندان معتقدند که بهشت هم اکنون وجود خارجی دارد و برای اثبات ادعای خود به ظواهر برخی از آیات استدلال می کنند. در روایات مربوط به معراج و روایات دیگر نیز نشانه های روشنی از این موضوع دیده می شود. بنابراین می گویند بهشت در درون و باطن این جهان است اما برای ما قابل دید و درک نیست؛ به عبارت دیگر عالم آخرت و بهشت و دوزخ، بر این عالم احاطه دارد و این جهان همانند جنین در درون آن جهان قرار دارد.

آیات قرآن و روایات اسلامی دلالت دارد که بهشت نیز همانند جهنم، درهایی دارد. امام باقر علیه السلام فرمود: «بهشت دارای هشت در است که عرض هر در، به اندازه چهل سال راه است». و در قرآن آمده است که جهنم هفت در دارد. شیخ صدوق، از علمای بزرگ شیعه، می نویسد: اعتقاد ما درباره بهشت این است که بهشت دارالبقاء و دارالسلام است. مرگ و پیری، بیماری و ناخوشی، زوال و زمینگیری، غم، فقر و خستگی و فرسودگی در آن نیست.

درجات در بهشت
درجات در بهشت متفاوت است: بعضی از بهشتیان از تسبیح و تقدیس و تکبیر خداوند بهره مندند، بعضی از انواع خوردنی ها، آشامیدنی ها، میوه ها، لباس های زربفت، حریر و سندس و همنشینی با حور العین».

الجنّة و أهل الجنّة
1- «الجنّة خیر مال، و النّار شرّ مقیل؛ بهشت بهترین عاقبت، و آتش بدترین خوابگاه است».
2- «ألا و إنّی لم أر کالجنّة نام طالبها، و لا کالنّار نام هاربها؛ آگاه باشید که من ندیدم مثل بهشت، که طلب کننده اش در خواب باشد، و نه مانند آتش دوزخ، که گریزان از آن در خواب باشد» (نهج البلاغه/خطبه 28).

3- «إنّ أهل الجنّة کلّ مؤمن هین لین؛ به راستى که اهل بهشت، هر مؤمن نرمخوى هموارى است».
4- «إنّ اللّه سبحانه یدخل بصدق النّیّه و السّریرة الصالحة من یشاء من عباده الجنّة؛ و خداوند سبحان کسانی را که بخواهد از بندگانش بخاطر صدق نیت و باطن پاک داخل بهشت می کند» (نهج البلاغه/حکمت 42)

5- «الجنّة دار الأمان؛ بهشت سراى امان است».
7- «الجنّة جزاء المطیع؛ بهشت پاداش فرمانبر است».
8- «الجنّة دار الأتقیاء؛ بهشت سراى پرهیز کاران است».
9- «الجنة غایة السّابقین؛ و النار غایة المفرطین؛ بهشت آخرین هدف سبقت گیرندگان، و آتش سرانجام افراط کنندگان است» (نهج البلاغه/خطبه 157).
10- «الجنّة أفضل غایة؛ بهشت افزونترین غرض و مقصود است».
11- «الجنّة مال الفائز؛ بهشت سرانجام کار پیروزمند است».
12- «الجنّة جزاء کلّ مؤمن محسن؛ بهشت پاداش هر مؤمن احسان کننده است».
13- «نیل الجنّة بالتّنزّه عن المأثم؛ رسیدن به بهشت با پاکیزگى، و دورى از گناهانست».
14- «إنّک لن تلج الجنّة حتّى تزدجر عن غیّک، و تنتهی، و ترتدع عن معاصیک، و ترعوی؛ به راستى که تو داخل بهشت نخواهى شد، تا آنکه از گمراهى خود باز ایستاده و دور شوى، و از گناهان خود دست کشى و باز گردى».

15- «إذا آمنت باللّه و اتّقیت محارمه أحلّک دار الأمان، و إذا أرضیته تغمّدک بالرّضوان؛ هر گاه به خدا ایمان آورده اى، و از حرامهایش دورى نمائى تو را در خانه امان فرود آورده چون او را خوشنود گردانى تو را بخوشنودى فرو پوشاند. (شکى نیست در این که خوشنودى خدا از هر نعمتى بالاتر خواهد بود، رزقنا اللّه و إیاکم بمحمد و آله الطاهرین صلوات اللّه علیهم أجمعین)».

16- «ثمن الجنّة العمل الصّالح؛ بهاى بهشت عمل صالح است» (یعنى هر که بهشت خواهد باید عمل صالح انجام دهد).

17- «ثمن الجنّة الزّهد فی الدّنیا؛ بهاى بهشت بى رغبتى در دنیاست».
18- «سادة أهل الجنّة الأسخیاء، و المتّقون؛ بزرگان اهل بهشت سخاوتمندان، و خویشتن داران است».
19- «سادة أهل الجنّة المخلصون؛بزرگان اهل بهشت افراد مخلصند».
20- «سادة أهل الجنّة الأتقیاء الأبرار؛ مهتران اهل بهشت خویشتن داران نیکو کار است».
21- «طلب الجنّة بلا عمل حمق؛ طلب کردن بهشت بدون عمل حماقت است».
22- «لا تحصل الجنّة بالتّمنّی؛ بهشت با آرزو کردن حاصل نخواهد شد (بلکه نیازمند به عمل است)».
23- «لا یدخل الجنّة خبّ و لا منّان؛ بسیار مکر کننده، و بسیار منّت گذارنده وارد بهشت نخواهند شد».

24- «لا یفوز بالجنّة إلّا من حسنت سریرته و خلصت نیّته؛ به بهشت پیروز نخواهد گردید مگر کسى که نهان او نیکو بوده، و نیّتش خالص باشد».

25- «کلّ نعیم دون الجنّة محقور؛ هر نعمتى غیر از بهشت کوچک است» (نهج البلاغه/حکمت 387).
26- «لن یفوز بالجنّة إلّا السّاعی لها؛ هرگز به بهشت پیروزى حاصل نکند، مگر سعى کننده و کوشا براى آن».
27- «لن یحوز الجنّة إلّا من جاهد نفسه؛ هرگز بهشت را حیازت نخواهد نمود، مگر کسى که با نفس خود پیکار کند».
28- «من اشتاق إلى الجنّة سلا عن الشّهوات؛ هر که مشتاق بهشت باشد، شهوتها را فراموش نماید» (نهج البلاغه/حکمت 31).
29- «نیل الجنّة بالتّنزّه عن المآثم؛ رسیدن به بهشت، به پاکیزگى از گناهان است».
30- «نال الجنّة من اتّقى عن المحارم؛ به بهشت رسیده است، هر که از حرامها پرهیز نماید».

31- هیهات لا یخدع اللّه عن جنّته، و لا ینال ما عنده إلّا بمرضاته؛ تتمه کلامى است از خطبه 129 نهج البلاغه که در باره وزن وکیل بیان داشته) هیهات! خدای را درباره بهشت جاویدانش نمی توان فریفت و جز با اطاعتش رضایتش را نتوان به دست آورد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 512